مقطع : دکتری
دانشگاه : دانشگاه آزاد اسلامی واحد مارغه
تاریخ دفاع : 1399/06/31
اساتید راهنما : دکتر جمال بیگی
اساتید مشاور : دکتر بابک پورقهرمانی
اساتید داور :
مشاهده سایر پایان نامه های ابراهیم قربانی
سیاست جنایی زیر بنای پاسخ¬های گوناگون در قالب قوانین و تعامل میان شاخه¬های حقوقی و جامعه مدنی در برابر رفتار مجرمانه تلقی می¬شود. یکی از موارد مورد علاقه¬ مردم در علم حقوق، موضوعات عدالت کیفری است که همین مسأله زمینه¬های جلب توجه سیاست¬گذاران جنایی به افکار عمومی را فراهم آورده به گونه¬ای که نمی¬توان نقش و تأثیر افکار عمومی در ترسیم و تدوین سیاست جنایی در نظام¬های مختلف حقوقی را نادیده گرفت. پژوهش حاضر با هدف تبیین و تحلیل آثار و تبعات افکار عمومی بر سیاست جنایی سازمان ملل متحد و ایران انجام گرفته است. روش تحقیق، توصیفی و تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه¬ای است که یافته¬های تحقیق حاکی از آن است که در عصر حاضر به هیچ عنوان نمی¬توان جایگاه و نقش افکار عمومی را در تدوین و ترسیم سیاست جنایی نادیده گرفت. این مساله هم در سیاست جنایی سازمان ملل متحد مورد توجه واقع شده و هم سیاست جنایی ایران نگاه ویژه¬ای به آن داشته است. نتایج به¬دست آمده نشان می¬دهد، اگر چه در تدوین اصول قانون اساسی هیچ کشوری به افکار عمومی توجه نشده است، اما این پدیده در تحکیم یا تضعیف قدرت اجرایی قوانین تاثیر بسزایی داشته است. همین مساله باعث تثبیت جایگاه و نقش افکار عمومی در سیاست جنایی سازمان ملل متحد و ایران شده البته با این تفاوت که تاثیرپذیری سیاست جنایی ایران از افکار عمومی به مراتب بیشتر از سازمان ملل متحد بوده است. بنابراین نقش افکار عمومی در سیاست جنایی سازمان ملل متحد بیشتر در مواردی نظیر مسایل حقوق بشری، جنایات علیه بشریت، نسل¬زدایی و ... بوده در حالی¬که تاثیرگذاری افکار عمومی بر سیاست جنایی ایران بیشتر در مواردی نظیر جرایم منافی عفت، جرایم خشن و یا مواردی که افکار عمومی به هر دلیل با آن¬ها موافق یا مخالف است، می¬باشد. با این اوصاف می¬توان گفت، افکار عمومی در بسیاری از اتفاقات و حوادث، نقش خود را در سیاست جنایی در دو قالب مثبت یا منفی ایفا می¬نماید و حتی در برخی از موارد باعث تعیین یا تغییر خط¬مشی سیاست¬گذاران جنایی می¬شود. هر چند شاید عده¬ای مخالف چنین دسته¬بندی و حتی تاثیرگذاری باشند، اما آنچه در عالم واقع و برخوردهای مختلف قضایی دیده می¬شود، می¬توان چنین پنداشت که تاثیر آن¬ها به مراتب بیشتر از عدم تاثیر بوده است. بنابراین نگارنده نیز در همه موارد تاثیر افکار عمومی را در نظام عدالت کیفری قبول نداشته و اعتقاد دارد، سیاست¬گذاران جنایی نباید اجازه مداخله و تاثیر بیش از حد افکار عمومی را بدهند. چرا که خطری به نام عوام¬گرایانه شدن، قوانین را تهدید می¬نماید. واژگان کلیدی: افکار عمومی، سیاست جنایی، سازمان ملل متحد، مقررات ایران.